تو نشانم بده راه به قلم فاطمه اصغری
پارت چهل و پنجم
زمان ارسال : ۲۹۰ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه
حال:
دادگاه امروز از چیزی که فکرش را میکرد سختتر و سنگینتر گذشته بود. حریفش با دست پر به میدان آمده بود؛ با اسنادی که موکلش به دست خود امضا کرده و به متشاکی داده، و بعد از مدتی به طور کامل آن را به دست فراموشی سپرده بود. و حالا اگر شهادت و مدارک ارائه شده از سوی همسر سابق متشاکی، دال بر کلاهبرداری وی را نداشتند، همان چند ورق پارهی امضا شده که موکلش فراموش کرده بود حرفی در مورد آنه
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
فاطمه
۳۱ ساله 00واقعا این تکه از رمان یادم رفته بود وقتی شروع کردم به خواندن پارت جدید فکر کردم اشتباه دارم رمان دیگه میخونم آما بعدش یادم آمد از خواندن رمانتون لذت میبرم با تشکر از نویسنده عزیز